- نویسنده : گیلان خواست
- 02 اردیبهشت 1404
- کد خبر 17805
- 25 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

معصومه پاداش ستوده
گیلان خواست_معصومه پاداش ستوده:
این روزها در کوچهپسکوچههای شهر، چیزی آرام و بیصدا در حال تغییر است؛ مغازههایی با تابلوی پتشاپ، پوشیده از لباسهای رنگی برای سگها و گربهها، شانه و عطر و تختخواب مخصوص… انگار وسط همهی گرفتاریهای اقتصادی و مشکلات جوانان، بازاری بیدغدغه و رو به رشد سر برآورده؛ بازار حیواندوستی افراطی.
و شاید بدتر از آن، پدیدهای است به نام سگفرزندی؛ جایی که یک تولهسگ، جای نوزادی را میگیرد که باید در آغوش زنی رشد میکرد…
جایی که مادری، به جای شنیدن صدای گریهی فرزندش، با پارس یک سگ دلخوش میشود؛ جایی که مردی، به جای پدر بودن، قلادهی سگی را به دست میگیرد و اسمش را میگذارد «زندگی مدرن».
چه بر سر ما آمده که از مسئولیت پدر و مادر بودن گریختهایم و به یک دلبستگی مصنوعی پناه بردهایم؟
فرزند، ادامهی نسل است؛ امید فرداست؛ حجتیست برای معنا دادن به بودنمان در این دنیا.
اما حیوان، هرچقدر هم دوستداشتنی باشد، نمیتواند ما را به کمالی که خداوند برای انسان ترسیم کرده برساند.
سگفرزندی، نوعی انکارِ مسئولیت و فرار از ساختن آینده است.
نه فقط آیندهی فردی، که آیندهی یک ملت.
و از آن تلختر، این است که برخی این سبک زندگی را ترویج میکنند، با تبلیغهای پرزرقوبرق و نمایشهای بیهویت در فضای مجازی، تا الگو بسازند از بیفرزندی و دلبستن به حیوانی که مأموریتش چیز دیگری است.
اسلام، مهربانی با حیوانات را سفارش کرده، اما جای فرزند را با هیچ چیز نمیشود پر کرد.
نه با سگ، نه با گربه، نه با آرامش مصنوعی و دکورِ زندگی به سبک غرب.
این زیبایی زندگیی است که نیاز به شنیدن صدای گریهی بچه داشته باشیم، نه صدای پارس سگ در آسانسور آپارتمان.
ما آیندهساز میخواهیم، نه فقط عروسکهای جاندار برای تنهاییمان.
وقت آن است که دوباره به فطرتمان برگردیم…
به جایی که مادر بودن، پدر بودن و فرزند داشتن، بزرگترین افتخار بود.
https://gilankhast.ir/?p=17805